همه چیزآروم بود.نه پراید این همه گرون بود و نه آمازون در حال نابودی.دارم از دوره ای از زمان صحبت می کنم که برنامه هسته ای کره شمالی یکی از دقدقه های غرب بود.دنیا تو این حال و احوال بود که رئیس جمهور وقت ایران داشت خودشو آماده میکرد تا در سازمان ملل گفتگو تمدن ها کنه که 11 سپتامبر شد و ساموئل هنگتینگتون آمریکایی به بهانه ی نابودی طالبان و القاعده تز حمله به افغانستان داد و دوره ی جدیدی رو رقم زد(دوره بعد از حادثه وقبل از حادثه).
آمریکا که اقده 3000 نفر کشته اون حادثه را در گلو داشت افغانستان را شخم زد تا به گفته خودشون عامل اصلی حادثه یعنی اسامه بن محمد بن عوض بن لادن را بکشد.آمریکا و هم پیمانانشان با توپ پر رفتندو مثل چی در افغانستان ماندگار شدند هر روز که می گذشت کشته های نظامیانشان بیشتر می شد وهر روز مجبور بودند تا از مواضع سیاسی قبلیشان عقب نشینی کنند.این عقب نشینی تا جایی پیش رفت که ناتو زمانی که دید نمی توانددر استان هلمند کاری از پیش ببرد مجبور به مذاکره با طالبان شد.همه چیز به اینجا ختم نشد وتفنگ چی های ملاعمر حتی به 20 کیلو متری اسلام آباد هم رسیده بودند.به هر حال گذشت وگذشت تا اینکه خبری منشر شد که بن لادن کشته شد.گویا حالا دیگر غرب می تواند نفس راحتی بکشد.
برای کامل کردن این جشن بزرگ چشم آمریکا یعنی هالیوود هم باید دست بکار می شد تا اثری ماندگار برای دنیا به ارمغان بیاورد واین شد که سی دقیقه پس از نیمه شب ساخته شد.فیلمی از کاترین بیگلو که یکی از تهیه کنندگان فیلم هم بود و به نویسندگی مارک بوال توسط کمپانی کلمبیا پیکچرز عرضه شد.فیلم با بودجه 40000000$ساخته شد وفروش آن درگیشه$۹۶.۳۷۷.۹۸۸بود. این فیلم از کاربران سایت آی.ام.دی.بی امتیاز متوسط 7.7 و از منتقدان سینمایی سایت متاکریتیک امتیاز فوق‌العاده‌ی 95 از 100 را کسب کرده است.این فیلم نامزد پنج جایزه‌ی اسکار (بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه، بهترین تدوین، بهترین تدوین صدا و بهترین بازیگری زن) شده است، در مراسم گلدن گلوب نیز، برنده‌ی جایزه‌ی بهترین بازیگر زن برای جسیکا چستن شد. در این فیلم علاوه بر چستن، جیسون کلارک، رضا کاتب نیز ایفای نقش می کنند.
نکته ای که در این فیلم همانند دیگر فیلم های این سبکی مورد لحاظ واقع شده استفاده از بازیگران حرفه ای اما نه چندان مشهور است بازیگرانی که حداقل ازنظر حاشیه و زندگی شخصی زیر نظر نیستند.به این دلیل از همچون بازیگرانی استفاده می شود که آن حس فضای امنیتی و جاسوسی را هر چه بهتر به مخاطب منتقل کند.فیلم با حادثه 11 سپتامبرآغاز می شود صدا ی کسانی پخش می شود که خواهان کمک هستند کسانی که در حال مرگ هستند و آخرین حرف هایشان را می زنند.یک هدف بر انگیختن احساسات بیننده است اما هدف اصلی نیست هدف اصلی در پلان بعدی مشخص می شود و آن توجیه کردن شکنجه یکی از کسانی(عمار) است که در حادثه نقش داشته است.در این فیلم خط اصلی تاثیر شکنجه در کشتن بن لادن است اما معقوله استفاده ازشکنجه مسئله ای است که علاوه بر فیلم های سینمایی در سریال هایی نظیر 24 و Alias هم دیده شد.شکنجه هایی که در این فیلم استفاده شد از زننده ترین و خشن ترین شکنجه هایی بود که هر انسانی به چشم خود دیده.خفگی مصنوعی – بیداری اجباری – عریان کردن – بستن قلاده و قرار دادن در تابوت ازجمله شکنجه هایی بود که علیه عمار اعمال شد و در نهایت با تهدید به بیداری 96 ساعته ازعمار حرف می کشند(تاکید بر تاثیر شکنجه دررسیدن به هدف ) با این پس زمینه که او در کشتن 3000 نفر نقش داشته و این حس انتقام را مدام در گوش مخاطب زمزمه می کرد.
کارکتر جک در این فیلم شخصیت بسیار جالبی دارد او کسی است که شکنجه گر حرفه ای است ودر عین حال یک انسان احساسی است کسی که از مرگ میمونش بسیار ناراحت می شود.کسی است که بر روی دستش تاتوبسم الله الرحمن الرحیم دارد.او بعد از یکی از شکنجه ها خطاب به عمار:(اینطور باید پیروز شد جهادتون کارش تمومه)و در ادامه جمله ای گفته می شود که درحد و اندازه های یک شکنجه گرو مامور CIA به نظر نمی رسد.جک خطاب به عمار:(تو آدم قوی هستی و من به تو افتخار می کنم ولی همه در نهایت به حرف میان به این میگن زیست شناسی)استفاده از چنین جمله فلسفی بسیار هوشمندانه بود واین پیام را به مخاطب می دهد که هر کس زورش بیشتر است زنده می ماند واین ما هستیم که بر دنیا حکومت می کنیم.
اما واکنش ها نسبت به شکنجه هم کم نبوده هر چند که در کل سروته یه کرباسن.سناتور دایان فاینستاین، ازحزب دموکرات کالیفرنیا و رئیس کمیته اطلاعات مجلس سنا، و کارل لوین، دموکرات میشیگان و رئیس کمیته خدمات مسلح مجلس سنا،از حمایت کنندگان این فیلم بودن . فاینستاین در صحبت با هافینگتون پست گفت:تا آنجایی که من می دانم فیلم به درستی روایت شده است و شکنجه نقش به سزایی دراعتراف پیک(ابواحمد) و در نهایت کشتن بن لادن داشت و جمهوری خواهان بیش از حد ازاین فیلم نقد می کنند.ودرسمت دیگر سناتورمک کین که خود یکی از اسیران جنگ ویتنام بود به القای تاثیر شکنجه در مرگ بن لادن اعتراض کرد و حتی هافینگتون پست نیز به نقل از سناتورجمهوری خواه لیندزی گراهام نماینده کارولینای جنوبی نوشت:من معتقدم که شکنجه ما را به مرگ بن لادن نزدیک نکرده بلکه اطلاعاتی که در دوره بوش و اوباما به دست آمده بود ودر نهایت در کنار یکدیگر قرار گرفت عامل دستگیری بن لادن بود.
کارکتر بعدی مایا(جسیکا چاستین) که نقش ماموری را ایفا می کرد که به نوعی مسئول پرونده دستگیری بن لادن بود.بازیگری که به حق با قدرت توانست این نقش را بازی کند و بدون گرفتن جبهه گیری خواستی باید گفت که او کار خود را به خوبی انجام داد ولی نه در حد و اندازه های گرفتن جایزه اسکار.(البته با این سیاسی بازی ها اگر می دادن هم تعجب نمی کردیم)
مایا سخت در جستجوی ابواحمد پیک بن لادن است که یک انفجار تروریستی در یک اتوبوس در انگلیس رخ می دهد واین دومین انگیزه برای دادن شکنجه بیشتر است.دادن این کلید واژه ها به مخاطب در طول این فیلم بارها رخ می دهد.بعد از انفجار در انگلیس CIA دست به کار می شود و نفر دوم القاعده یعنی فرج را دستگیر می کند و همان پلانی که در ابتدا فیلم دیده می شود دوباره تکرار می شود و فرج شکنجه می شود.
برخلاف سایر فیلم های هالیوودی که به رابطه های صوری در داخل سازمان های امنیتی تاکید دارد دراین فیلم این امر دیده نمی شود به وضوح هنگامی که مایا و همکارش در حال صرف شام در هتل ماریوت اسلام آباد هستند اودر پاسخ سوال همکارش در مورد رابطه اش با جک ابراز بی علاقه گی می کند.در حین گفت وگو بین این دو است که انفجاری در هتل رخ می دهد.کارگردان(کاترین بیگلو)با این پلان صراحتا این مسئله را فاش می کند که انفجار اصلی هتل ماریوت اسلام آباد به منظور کشتن ماموران CIA بوده.
در ادامه فیلم, تصویری از سران القاعده از طرف دکتری اردنی به نام همام خالد به دست CIA می رسد.CIA در پی بررسی اطمینان به بلاوی(واسطه همام خالد)و خود همام خالد میباشند.در سکانسی از فیلم که مایا و دو تن از همکارانش در حال بررسی موضع هستند صحبت های اوباما از تلویزیون در حال پخش است این صحبت ها تنها بخش ضد شکنجه گری فیلم محسوب می شود ودرآن اوباما در مورد عدم استفاده از شکنجه خطاب به مجری:(هزار بار بهت گفتم نباید اونهارو شکنجه میکردیم و ما مطمئن شدیم که شکنجه نکنیم.خب این هم یه بخشی از این فرصته تا آمریکادوباره حیثیت اخلاقی شو دوباره تو دنیا به دست بیاره).خوب حالا با این جمله شرایط تغییر می کند و ما آمریکایی را می بینیم که خواهان گفت گوست.بعد از هماهنگی با بلاوی وپیشنهاد پرداخت پاداش 25 میلیون دلاری شرایط برای ملاقات با جاسوس اردنی در پایگاهی در خوست افغانستان فراهم می شود.استفاده از ماشین نیز در جایی دیگر به عنوان رشوه یکی دیگر از تکنیک های CIA در راه رسیدن به بن لادن معرفی می شود.همکار مایا که رئیس منطقه ای CIA است آماده دیدار با دکتر اردنی است که از طرف خود جاسوس به قولی مورد عملیات شهادت طلبانه قرار میگیرد و مجروح می شود.در خبرها یی که از طرف رسانه ها در این فیلم گفته می شود اشاره می شود که او مادر سه فرزند است واین سومین انگیزه وکلید واژه برای رسیدن به هدف است.درهمین حین تصویری مبنی برمرگ ابو احمد به دست CIA می رسد.
در یکی از سکانس ها مامور ارشد سازمان وارد اتاق شده وناراضی از وضعیت شروع به داد و فریاد می کند ونطقی حماسی را ایراد می کند,نطقی که مخاطبین کمی هنری را به یاد سکانسی از فیلم محاصره با بازی دنزل واشنگتن می اندازد که در انتهای صحبتش می گوید)ما تا پای جان از مردم آمریکا مراقبت می کنیم)و در همان لحظه خونریزی بینی می کند.در ادامه مامور CIA به سه حمله القاعده از خشکی در سال 1998(هفت ماه پس از آنکه بن لادن فتوای خود را در ماه فوریه 1998 علیه آمریکایی ها منتشر نمود ، حمله تروریستی علیه سفارتخانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا رخ داد ) و حمله دوم که در سال 2000که از طریق دریا رخ داد(حمله انتحاری به ناو آمريكايی «كول» و نفتكش فرانسوی «لمبورگ» در سواحل يمن در اكتبر ٢٠٠٠ و ٢٠٠٢ رخ داد که انصار القاعده مسئولیت آن را بر عهده گرفت) و حمله سوم هم از طریق آسمان (11 سپتامبر).در بین ماموران CIA یکی از ماموران مسلمان است (ولف) ودر پلانی در حال خواندن نماز است.در ادامه مشخص می شود که ابو احمد نمرده ونام اصلی آن سعید ابرهیم است که برای شناسایی او از تکنیک های پیشرفته اطلاعاتی که به کمک NSA قادربه یافتن او وشناسایی محل اختفای او می شوند.
در همین هنگام کلید واژه آخر رخ می دهد و آن انفجاری در میدان تایمز نیویورک است.زمانی که یکی ازمسئولین CIA می بیند که بازی در زمین آنها در حال جریان است خواستار لغو جستجوی بن لادن می شود که در اینجا نیز همان سکانس تکراری اکثر فیلم های این سبکی یعنی دعوای کلیشه ای مامور با رئیس دیده می شود.ودر نهاییت با استفاده از جاسوسان فوق سری ,دکتر قلابی,دوربین های فوق پیشرفته با توجه به این که از حضور بن لادن در آن خانه مطمئن نبودند با حمله به آن خانه موافقت می شود وطی عملیاتی بن لادن با سه تیر کشته می شود.
در کل می توان گفت این فیلم با یک تیر دو نشان را هدف گرفت در وعده اول کشتن بن لادن که به نوعی هالیوود این دین را بر گردن خود حس می کرد ودیگری القای تاثیر شکنجه در ذهن مخاطب بود.
نظرات شما عزیزان:
و در کل به نظر یک نقد سطحی کردین و به عمشق فیلم رجوع نکردم مثلا به شخصیت اول فیلم توجه کنید و ایضا به سکانس پایانی خیلی چیزایه بهتری برای نوشتن پیدا میکنید.
بله اینجوریاس
با آدرس جدید دوباره لینکت کردم
منم همش بلاگ عوض میکنم اما نه تا این حد
تویه موضوع تقریبا و تو یه هاست!!
حالا همینو لینک کنم؟
دیگه چنجی در کار نیس؟؟
آمار
وب سایت: